آرزوی اوّل

آرزوی اوّلم اینکه : درون و بیرونتان چنان باشد که بدون خودفریبی و «تزیین ابلیسی»، در حال هر عمل باطن و ظاهر، مطمئنّ باشید که: خدا در آن حال، دوستتان دارد. زندگی درونی و بیرونی­تان، چنان زیبا و محبوب خدا باشد که لحظه­ی «مرگ»، مبارکترین و خوشترین لحظه­های «حیات»تان باشد. آنگاه که به لبّیک ندای دلپذیر و حیاتبخش «ارجعی» می­شتابید، «راضی و مرضیّ» با این جهان و همه­ي جهانیان، وداع کنید و؛ به استقبالِ استقبال­کنندگان مشرّف به اضافه­ي تشریفیِ «عبادی» بروید. خدای منّان، نصیبتان فرماید؛ و این برادر نالایقتان را هم ـ مانند شما ـ با آن خلعت، سعادتمند گرداند.

 

 

 

بخشی از نامه ی دو