بسم الله الرّحمن الرّحيم
« ربّنا ! انّنا سمعنا منادياً ، ينادي للايمان ، ان : امنوا بربّكم فامنّا ؛ ربّنا ! فاغفرلنا ذنوبنا ، وكفّر عنّا سيّئاتنا ، وتوفّنا مع الابرار . » (آل عمران ۱۹۳)
«بدء الاسلام غريباً ، و سيعود كما بدء ؛ فطوبي للغرباء » . (الحديث)
تاريخ دين ، حاصل تجربه اي است حياتبخش از« معرفت » و « اخلاق » ،كه درسيره ي يپيامبران – صلوات الله وسلامه عليهم- و جانشينان بحقّ آنان ، يعني : شاهدان عيني دين درطيّ قرنها ، ابتدا به شيوه ي « تزكيه » و تحوّل درشخصيّت انسانها ، و سپس دگرگوني ا جتماعي – بارها – تحقّق يافته است . پيداست : دستيابي به فهم درست اين « تعاليم » ، امكان پذير نيست مگر با شناخت اين طبيبان الهي ، و تشخيص تفاوت بين شخصيّت آ نان با مدّعيان دروغين ، كه دين را وسيله ي نيل به آرزوهاي نفساني و هوي و هوس خويش مي سازند . وآنچه امكان اين شناخت را فراهم مي كند ، هم مسيري صادقانه با آن رهبران راستين ، و تقيّد مشتاقانه به بايدها ونبايدهايي است كه درسلوك آنان درباب تربيت و تعليم ، به منظور رهايي انسان ازدام «خودبيني» هاو«خودپرستي» ها ، الزام آوراست .
واين بار ، نداي ايمان : نداي توحيد و قسط وآزادگي ، از زبان درد آشنايي مشفق ، و هدايت يافته اي الهي ، و غريبي ديگر از تبار « غرباء » : كاكه احمدمفتي زاده – سلام الله تعالي عليه- جاري گشت ؛ تا آهنگ دلنواز آن ، درگوش جان هر رهگذر صاحبدلي ، زمزمه ي عشق واخلاص ، وحركت بسوي كمال را سر دهد ؛ و- دگربار – حيات انساني را به كالبد بي رمق« مسلمانان بيگانه شده ازقرآن » بازگرداند . واينجاست كه وقتي ، خود ، سيراب ازسرچشمه ي زلال رحمت خاصّ ونعمت بي پايان خداوندي است – بي هراس از لومه ي لائم – ثمرات جانبخش آنرا همچون آب حيات – عاشقانه – به سائلين تشنه ي هدايت ، عرضه مي كند : « الذين يبلّغون رسالات الله ، ويخشونه ، و لا يخشون احداً الّا الله… » (احزاب :۳۹). و براي رسيدن به فهم درست آن ، مخاطبان خويش را به « صدق واخلاص ، وسعي پيگير » ، توصيه ميفرمايد . و اين همه راملهم از رسالت صغراي حضرت رحمهً للعالمين- ص- ، درپرتوالطاف خفيّ الهي ، خلعت مي يابد : « ذلك ،فضل الله ؛ يؤتيه من يشاء….» ( مائده ۵۴ ، حديد۲۱ ، جمعه۴ ) « فطوبي للغرباء » :
… « درآنجا ، يكي « درس » آموختم، كزان ،يك جهان « فهم » اندوختم .
شدم زان ، به «وضع جهان »آشنا ؛ به صدها « رموزنهان » آشنا .
بفهميدم : امراض« اين نسل » چيست؛ فريبنده ي مردم ساده كيست . » [۱]…
[۱] – نقل از شعر « به من باز گويند » كه كا كه احمد ، بعد از زندان پيش از انقلاب ، بيان فرموده ؛ واشاره به درسي است كه در يكي از روُيا هاي صادق و شرفيابيهاي مبارك ، از »رسالت صغري » يعني : «رسالت خاصّ » حضرت محمّد – ص- گرفته است ؛ كه منشأ تحوّ لي عظيم و همه خانبه ، واساس حركت ديني ايشان گرديد .