پیرو اطلاعیه قبلی شورای مدیریّت مکتب قرآن مبنی بر احضار کاکه عبدالسّلام گلنواز( امام جمعه وجماعت مسجد حضرت عمر – رضی الله عنه – شیوه ابراهیم سردشت) به دادگاه ویژه روحانیت تبریز؛ مجدداً روز دوشنبه ۹۲/۶/۴ از سوی آن دادگاه احضار و از ساعت ۱۲ إلی ۱۵:۱۵ مورد بازجویی و محاکمه قرار گرفت.
اتهامات نامبرده : ۱- عضویت در حرکت غیرقانونی مکتب قرآن ۲- تبلیغ علیه نظام و سخنرانی به نفع حزب دمکرات [ به دلیل توصیف مرحوم قاضی محمد] ۳- ایجاد تفرقه مذهبی [ به دلیل تعریف و تمجید از اصحاب مهاجر و انصار و امّهات المؤمنین و دفاع از اعتقادات اهل سنت در خطبه ی نماز جمعه].
خلاصه ی دفاعیات کاکه عبدالسّلام : اینجانب پیروی از حضرت علامه کاکه احمدمفتی زاده – سلام الله علیه – وعضویت در حرکت دینی مکتب قرآن را که اساس برنامه آن، تزکیه خود و دعوت وهدایت دیگران است بدون فعالیت های سیاسی ؛ از وظایف مهم و افتخارات خود می دانم ، درضمن به توصیف مرحوم قاضی محمد که ازعلمای شافعی مذهب و مبارز علیه رژیم شاه بودند اذعان می کنم، ولی به دلیل عدم اعتقاد به فعالیت سیاسی- که رهبرم کاکه احمدمفتی زاده آن را منع کرده است- سخن گفتن له یا علیه نظام یا احزاب سیاسی، را نفی و تکذیب می نمایم. دفاع از عقاید اهل سنت وجماعت وتعریف وتمجید از صحابه مهاجر و انصار و امّهات المؤمنین – رض – و پیروی از آن بزرگواران نه تنها تفرقه ی مذهبی نیست، بلکه آن را از مهمترین وظایف دینی خود در جهت ایجاد اتحاد و یکپارچگی مسسلمانان می دانم.
سرانجام قبل از تنظیم متن کتبی دفاعیه از سوی کاکه عبدالسّلام و ارائه ی آن به دادگاه، حکم از قبل تعیین شده ی خلع لباس روحانیت و شش سال زندان، آماده و همزمان با تحویل دفاعیه کتبی به کاکه عبدالسّلام ابلاغ شد.
کاکه عبدالسّلام بعد از شنیدن حکم ! اظهار داشت: من هیچ جرمی مرتکب نشده ام و به آنچه گفته ام افتخار می کنم، و چون فقط رضای خدابرایمان مهم است، مهم نیست که چه حکمی صادر می کنید. سپس آیه مبارکه ی « أحسبَ الناسُ أن یُترکوا أن یقولوا ءامنّا و هُم لا یُفتنون » را قرائت کرد وبر رسول ایمان وشهامت حضرت محمد مصطفی – صلی الله علیه و علی آله و صحبه وسلم – صلوات فرستاد.
لازم به ذکر است که قاضی دادگاه ! گستاخانه با مسجد ضرار خواندن مسجد حضرت عمر- رض- شیوه ابراهیم، مردم مسلمان و ارجمند سردشت و منطقه را در ردیف منافقین صدر اسلام !!! قلمداد نمود.
شورای مدیریّت مکتب قرآن، با محکوم کردن حکم فوق که هیچ ارزش دینی و حقوقی ندارد، آن را نتیجه تبعیّت از هوای نفس و انحصارگری می داند؛ ضمناً در مورد خلع لباس روحانیت نیز، لازم است به این نکته اشاره شود که : افراد مکتب قرآن به تأسّی از رسول الله – ص – لباس خارج از عُرف مردم خود نمی پوشند، و چون کاکه عبدالسّلام نیز با لباس مردم خود (لباس کُردی) در مسجد وهر جای دیگری حاضر می شود، در نتیجه حکم خلع لباس !!! سالبه به انتفای موضوع است.